مریم بحرالعلومی: فیلمساز اجتماعی باید خود را موظف به چگونگی پرداخت مسائل اجتماعی بداند
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۰۳۹۳۸
مریم بحرالعلومی کارگردان فیلم «شهربانو» از آثار حاضر در نخستین جشنواره بینالمللی در نشست این رویداد بیان کرد: فیلمساز اجتماعی آنقدر که خود را مکلف به بیان مسایل اجتماعی میداند، باید خود را موظف به چگونگی پرداخت آنها هم بداند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، روز گذشته نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «شهربانو» به کارگردانی مریم بحرالعلومی با اجرای میثم کریمی برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدای این نشست مریم بحرالعلومی نویسنده، کارگردان و تهیهکننده این اثر بیان کرد: این فیلم اواخر سال ۹۸ فیلمبرداری شد. «شهربانو» قصه یک مادر خطاکار است که به همین واسطه به حبس ابد محکوم میشود و زمانی که برای مرخصی میآید متوجه اتفاقاتی در خانوادهاش میشود و از هم گسیختی این خانواده تصویر جدیدی به این مادر میدهد. «پاسیو» و «شهربانو» هر دو نگاه زنانه دارد و من به نوعی مشکلاتی را در حوزه زنان مد نظر قرار دادم که چالشیتر است؛ کما اینکه در فیلم سومم با نام «قطع فوری» باز هم به موضوع زنان پرداختهایم.
بحرالعلومی بیان کرد: من فیلمساز اجتماعی آنقدر که خودم را مکلف به بیان مسایل اجتماعی میدانم باید خودم را موظف به چگونگی پرداخت آنها هم بدانم، شاید به عنوان فیلمساز وظیفهای در ارائه راهکار نداریم، اما باید بدانیم چگونه روایت و از چه زاویهای به مسأله ورود میکنیم ما نباید به هیچ عنوان تحرم برانگیز و حقیرانه با موضوعات زنان برخورد کنیم آن غرور زنانه که به شدت در پرداختن شخصیت شهربانو برایم مهم بود حتی در انتخاب بازیگران هم اهمیت داشت.
این کارگردان مطرح کرد: فیلمسازی به شکل مستقل امروز دیگر نشدنی است، قاطعانه میگویم دیگر کسی به عنوان فیلمساز با بودجه مستقل نمیتواند فیلمی تولید کند. وقتی از سینمای دغدغهمند صحبت میکنیم باید بگوییم امروز این نوع سینما بیشتر به حمایت نیاز دارد. اگر حمایت صورت نگیرد در سالهای آتی شاهد مرگ سینمای دغدغهمند خواهیم بود.
بحرالعلومی توضیح داد: زنان جامعه ما با مسایل زیادی رو به رو هستند، اما اینکه روی کدام یک میتوان دست گذاشت مسأله مهمی است. موضوعات زیادی برای من قابل توجه هستند اینکه این جشنواره به صورت موضوعی خانواده و زن را دغدغه خود قرار داده، به نظرم اتفاق خوبی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: مریم بحرالعلومی جشنواره حوا مریم بحرالعلومی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۳۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رضایت حاکمیت به پوشش زنان ۲۰ سال پیش | همان بدحجابانی که کافر بودند!
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «پیشبینی دو دانشآموز» در روزنامه اعتماد نوشت:
اخیرا یک فیلم کوتاه یک دقیقهای بازنشر شده که دو دختر خانم دبیرستانی به مدت یک دقیقه درباره فشارهای اجتماعی نسبت به دختران حرف میزنند. این فیلم تولید سال ۱۳۸۲، یعنی ۲۱ سال پیش است. هر دو دختر خانم که حدود ۱۵ تا ۱۷ساله هستند با حجاب و مقنعه کامل و روپوش مدرسه بدون ذرهای آرایش به خوبی و مسلط حرف میزنند. آنان فشارهای اجتماعی را به خوبی به فنر تمثیل میکنند. جامعه را متحول میدانند که اگر فشار نباشد مردم خود را تطبیق میدهند. ولی اگر جلوی این فنر گرفته و فشرده شود، به جایی میرسد که دیگر، توان حفظ آن را ندارند و یک باره فنر باز میشود.
آنان قاعدهای را با زبانی ساده توضیح میدهند که «مردم از آنچه منع میشوند به آن حریصتر میشوند.» سپس شرح میدهند که چرا مردم به سوی تبلیغات ماهوارهای میروند. اینها عین جملات آن دو دختر خانم نبود ولی مضمون دقیق آنها است. ای کاش میدانستیم که اکنون آنها کجا هستند؟ چه پوششی دارند؟ چه تفکری دارند؟ و آیا همچنان با همان آرامش و متانت سخن میگویند یا به افرادی عصبی تبدیل شدهاند؟
پس از رها شدن این فنر در سال ۱۴۰۱ چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ اکنون نمیدانیم که آن دو دختر خانم چه وضعی دارند ولی از روی موارد مشابه فراوان آنها که در دور و نزدیک میبینیم، میتوانیم بگوییم که سرنوشت آن نسل به کجا رسیده است؟ آنان متولدین دهه ۱۳۶۰ بودند که اواخر جنگ به دنیا آمدند. در دوره اصلاحات به بلوغ رسیدند. ولی هیچ کس وقعی به سخنان بدیهی آنان نداد.
آنان در آن مقطع زمانی دانشآموزانی عادی بودند؛ نه مدرک دانشگاهی داشتند و نه تجربه عمیق سیاسی و اجتماعی، ولی با همان چند سالی که در متن جامعه حضور داشتند، به صورت شهودی و حسی متوجه شده بودند که تحت فشار اجتماعی هستند. آنان چنین میاندیشیدند که تحت فشارند که چگونه فکر کنند، چه بپوشند، کجا بروند، کجا نروند و… و این را حس میکردند، که این فشارها در حال افزایش است و میدانستند که به جایی خواهد رسید که دیگر سیاستمداران و پدرخواندههای جامعه قادر به نگهداری این فنر در حالت فشرده شده نخواهند شد، خسته میشوند و دیر یا زود این فنر رها خواهد شد، و آنگاه باطن جامعه آشکار میشود. باطنی که شاید در یک فرآیند طبیعی و متعارف به گونه دیگری ظاهر شود.
امروز حکومت به پوششی از زنان رضایت میدهد که ۲۰ سال پیش آن را کفر ابلیس میدانست. ولی رسیدن به این پوشش با هزینههای زیاد برای دو طرف بوده، و هنوز هم معلوم نیست که چند سال بعد به کجا برسد؟
این نسل اعم از دختر و پسر و البته دختران بیشتر، نادیده گرفته شدند ولی کسی توان حذف آنان را نداشت و ندارد به همین علت در فردای برداشتن اهرم از روی فنر، به میدانی پرتاب میشوند که خواسته خودشان نبوده است.
پرسش این است که چرا گوش شنوا و ساز و کاری مناسب برای شنیدن آن نجواهای آرام وجود نداشت تا با بحران ۱۴۰۱ مواجه نشویم؟